کد مطلب:314312 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

شمر عباسیه
جناب مستطاب آقای محمد حسین هدایت اهوازی درباره ی معجزه ی آقام امام حسین علیه السلام كه در تعزیه خوانی مرحوم مشهدی محمد سیفی (كبابی) از پسر بزرگوارش جناب مستطاب آقای حاج عبدالسید سیفی كرامتی را نقل كرده اند در این جا می آوریم.

مرحوم مشهدی محمد(كبابی) فرزند مرحوم حجةالاسلام حاج شیخ حیدر سیفی (واعظ) در نجف اشرف به دنیا آمد. محمد دوران كودكی تا سنین بلوغ را در نزد پدر به آموختن مسائل دینی پرداخت. او از دوران جوانی علاقه ی زیادی به خاندان عصمت و طهارت به خصوص حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام داشت. دوران سلطنت



[ صفحه 171]



رضا خان پهلوی بود كه در اهواز ساكن و به شغل كبابی مشغول شد. در این زمان با مردی به نام زایر حسون كه خادم عباسیه اهواز بود مردی فاضل و وارسته و صاحب نفس بود آشنا شد و با بعضی از دوستان در زمره ی خادمان عباسیه درآمدند. در سال 1325 شمسی - حدود چهل سال قبل - مرحوم محمد به فكر تعزیه داری افتاد، با كمك مرحوم حاج احمد لیلی زاده كه مردی طراح و خوش سلیقه بود. در سال 1336 شمسی اولین تعزیه عزاداری از عباسیه آغاز شد و سپس او را به شوشتر دعوت كردند و در آن جا هم برنامه تعزیه داری را رواج داد و به نام شمر عباسیه و در شوشتر به نام شمر شوشتر معروف شد.

آن مرحوم چنان جاذبه ای داشت كه بعضی فكر می كردند این همان شمر كربلا است كه قدی بلند و چشمانی درشت و ابرویی كشیده با سبیل هایی پرپشت و صدایی رسا داشت. چنان با علاقه و مهارت ایفای نقش می كرد كسی باور نمی كرد كه این شمر واقعی نیست چه بسا چندین بار او را با سنگ و خنجر مجروح كردند، اما باز علاقه ی او به تعزیه بیشتر می شد از خاطراتی كه این جانب به یاد دارم زیاد است.

خاطراتی كه خود به چشم دیده ام در سال 1340 شمسی در قریه سید خور در حوالی اهواز است. سید خور كه بزرگ خاندان بود به مرض سرطان مبتلا شد، بعد از رفت و آمدهای زیاد در نزد پزشكان، به ناچار دكترها او را جواب كردند. این مرد بزرگوار به آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام متوسل شد كه: یا ابا عبدالله مرا شفا بده، برای شما تعزیه داری می كنم. شب در عالم رؤیا آقا را در خواب می بیند و آقا او را شفا می دهد، مرحوم سید دوستی داشت به نام مرحوم حاج عبدالكریم و خوابی برایش تعریف می كند و مبلغ 14 هزار تومان، كه آن زمان پول زیادی بوده، به حاج عبدالكریم می دهد. حاجی هم پول ها را به دست مشهدی محمد داد تا وسائل تعزیه را آماده كند.

مرحوم مشهدی محمد وسایل تعزیه را از قم به تهران و اهواز فراهم ساخت و افرادی را همكه می بایستی نقش آفرینی كنند انتخاب كرد و تعلیم داد به جز دو نفر: یكی طفل شش ماهه و یك زن كه نقش حضرت زینب علیهاالسلام را بازی كند. سید فرزندی داشت كه بچه دار نمی شد، او هم نذر كرد كه: یا ابا عبدالله، اگر خداوند به من فرزندی



[ صفحه 172]



بدهد تعزیه ات را برپا خواهم كرد. خداوند به او فرزند داد. درست روزی كه ما به سوی قریه ی سید نور برای تعزیه می رفتیم طفل شش ماهه بود. روز عاشورای همان سال تعزیه آن جا بود. رفتیم بچه را از مادر گرفتیم و به دست شخصی كه نقش امام را بازی می كرد دادند، نمی دانم چطور شد. اسب رم می كند، فرزند شش ماهه از دست امام خوان به زمین می افتد. دیدند نفس او در نمی آید. خبر را برای مادر طفل می برند كه چرا نشسته ای! فرزندت در میدان معركه تعزیه از دنیا رفت.

مرحوم مشهدی محمد - كه همان شمر عباسیه باشد - آن بچه را از زمین بلند كرد و رو به كربلای امام حسین علیه السلام كرد و گفت: یا حسین، زمانی كه بچه ی شش ماهه ات را از رباب گرفتی، چه حالتی داشت و حال آن كه بچه ی خودت بود، اما یا حسین، این بچه امانت است. فوری به امر پروردگار و به لطف آقا امام حسین علیه السلام بچه به گریه افتاد و مادر بچه به میدان رسید و بچه را به او دادند. مادر بند قنداقه را باز كرد، هر چه جست و جو كرد اثری از ناراحتی یا جای كبودی را پیدا كند، نتوانست. فرزند را در همان جا به نام علی اصغر نام گذاری كرد كه حالا هم زنده است و مردی با تقوی و با ایمان است.

مرحوم مشهدی محمد تمام عمر خود را به ابا عبدالله الحسین علیه السلام خدمت كرد. در تاریخ 27 محرم الحرام سال 1346 شمسی از دنیا رفت و آرامگاه او در علی بن مهزیار اهواز پشت آرامگاه آیت الله سید محمدرضا شفیعی دفن گردید.

حاج عبدالله سیفی، فرزند مرحوم مشهدی محمد سیفی